شب.تاریکی.سکوتی که با صدای تیک تاک ساعت شکسته میشه.تنهایی و یک عالم فکر که به سرم هجوم اورده.

نمیدونم تکلیف مغزی که مدام فلش بک میزنه به گذشته و جاهایی که هیچکس فکرشو نمیکنه و یادش نمیاد؛بعد از سال ها به یادم میاره چیه؟

دیدن اون جزییات لعنتی بعد از سه سال توى خاطراتم چه فایده ای داره؟


شاید یکی از دلایل این حال، اوضاع مزخرف و بهم ریخته ی این روزهای مملکته.میدونید،اون موقع(سه سال پیش) شرایط خیلی بهتر بود.شاید ذهنم دلش میخواد فرار کنه ازین روزها و برگرده به گذشته !!! 

برگرده و توى همون روزا واسه اینده ش تصمیمات مهم بگیره .


لعنت به باعث و بانی این اوضاع

لعنت به اونی که امید اینده رو ازمون گرفت

لعنت به همشون




مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها